مرکز اطلاعرسانی فلسطین
مترجم: عبدالعزیز سلیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزارش روزنامه هاآرتص ( تاریخ20/5/2007)، دولت آمریکا "اسراییل" را زیر فشار گذاشته است تا طرح دایتون مبنی بر تقویت نیروهای امنیتی تابع محمود عباس ریییس تشکیلات خودگردان در نوار غزه را به مرحله اجرا درآورد. در همین راستا و در روزهای اخیر کیت دایتون هماهنگ کننده آمریکایی ضمن دیدار با مقامات اسراییلی ، با آنها در این رابطه دیدار و گفتگو کرد .
بنا به گزارش همین روزنامه، محافل اسراییلی این طرح و کارآمدی آن در کمک به نیروهای امنیتی و پرداخت حقوق این نیروها را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. "افرام سنیه" وزیر دفاع اسراییل طی یک مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه واشنگتن پست ضمن حمایت از این طرح اعلام کرده بود: «این طرح سعی در تغییر توازن قدرت که تاکنون به نفع حماس بوده است دارد» وی افزود :« نیروهای ماهر میتوانند به موازنه قدرت در فلسطین کمک کنند .»
این اولین باری نیست که طرحی در راستای حمایت از کودتا علیه حماس و بازگرداندن اوضاع به وضعیت فبل از برگزاری انتخابات قانونگذاری اخیر ارائه می شود، بلکه کمک های مالی دولت آمریکا و اظهارات صریح کاندولیزا رایس نیز در همین راستا صورت می گیرد. اما این تنها دلیل اجرای طرح دایتون نیست بلکه دلیل اصلی آن پافشاری گروه کودتاگر فتح بر خروج دستگاه های امنیتی از زیر سیطره وزارت کشور و عدم مقابله حماس با ناامنی های جامعه فلسطین می باشد تا نه تنها حماس بلکه تمام فلسطینیان در این راه با مشکل مواجه شده و بدین ترتیب با مشاهده ناتوانی حماس در برآورده کردن مطالبات اصلی مردم ( امر تغذیه و امنیت ) خواستار بازگشت اوضاع به وضعیت قبلی شوند.
پر واضح است که نیروهای امنیتی از ترس تسلط حماس بر دستگاه های امنیتی نمی خواهند از دستگاه های امنیتی و پست های آن خارج شوند اما دلیل این کار فقط این نیست که دولت حاکم ، دولت وحدت ملی است و وزیر کشور در عمل مستقل است بلکه اینست که حماس خواستار همکاری سران دستگاه های امنیتی با یکدیگر است و نه تغییر آنها . البته مهمترین دلیل این است که کرانه باختری بطور کامل در اختیار نظامیان گروه فتح می باشد و این مساله باعث می شود نوار غزه در چشم آنها بی اهمیت جلوه کند مگر اینکه حماس در اندیشه تسلط بر این منطقه وسیع (5/1 درصداز کل مساحت فلسطین و 6درصد از کل مساحت سرزمینهای اشغالی سال 67 ) بیافتد .
سوالی که در اینجا مطرح می شود اینست که حماس در مقابل این همه تلاشها برای شکست آن و در نتیجه کنار گذاشته شدن از قدرت ، چه طرح و برنامه ای دارد؟ آیا همانطور که برخی انتظار دارند از بدنه دولت کنار کشیده و زمینه را برای بازگشت گروه حاکم بر دستگاه های امنیتی و از سر گیری سیاست سرکوب مجاهدان آماده می کند تا آن ها علاوه بر تکرار اقدامات قبلی مذاکره با دشمن صهیونیستی را آغاز کنند ؟!
آیا همانطور که برخی اعتقاد دارند خروج حماس از پیکره دولت به بازگشت این جنبش به صحنه مقاومت خواهد انجامید ؟!
در صورتیکه حماس از صحنه قدرت کناره گیری کند بدون شک همان َدولتی جایگزین آن خواهد شد که قبل از انتخابات مجلس قانونگذاری شکل گرفته بود و بعد از رحلت یاسر عرفات سعی در خلع سلاح مقاومت و از سر گیری گفتگوهای جدید صرفنظر از نتیجه آنها داشت . هرچند که حماس در آغاز و در زمان حضور در غزه می توانست به این روند سیاسی پایان دهد ولی اکنون قادر به انجام آن در کرانه باختری نیست. همچنین کمک های خارجی سعی در تغییر موازنه قدرت دارند ؛ بطوریکه حماس بدون در گیری و جنگ داخلی ، دیگر قادر به رد طرح سران دستگاه های امنیتی نباشد. آیا این همان چیزی است که طرفداران کناره گیری حماس از بدنه دولت در پی آن هستند ؟
اوضاع بحرانی فلسطین و فشارهای آمریکا وضعیت فلاکت باری را برای فلسطینیان بوجود آورده است. مهمتر از آن و در راستای معادله ای که پیمان اسلو برای فلسطینیان رقم زده است ملت فلسطین حتی برای بدست آوردن یک لقمه نان نیز محتاج دشمن اسراییلی خود است و این معادله ای است که حذف و نابودی آن بدون وحدت فلسطینیان امکانپذیر نیست و این مساله مقامات جهان عرب را به چالش واداشته و از سوی دیگر، بی نتیجه بودن گفتگو با طرف اسراییلی را همان طوری که در سالهای اجرای پیمان اسلو جریان داشت مشخص می کند. در صورتی که جنبش فتح ضمن پایبندی به مبانی تشکیلاتی خود افراد متعهد به ملت خود را بر سر کارها بگمارد واین مساله را به خود بقبولاند فلسطینیها خواهند توانست به یک راه حل اصولی در زمینه تشکیل دولت فلسطینی و تداوم مقاومت دست یابند.
در غیر این صورت نا امنی ها ادامه خواهد یافت .اما ان شاء الله این دوره کوتاه مدت با برچیده شدن شرایط ایجاد شده برای سران فتح و ملت فلسطین پایان خواهد یافت و به دنبال شکست آمریکا در افغانستان و عراق وبعد از گسترش بیداری ملت های عربی در مقابله با سختیها و دشواریهای اوضاع کنونی در آینده نزدیک نیز زمینه حل مشکلات ملت فلسطین نیز مهیا خواهد شد. در پایان باید گفت که ملت فلسطین با وجود گذشت چندین سال از ترور سران و رهبران آن از جمله شیخ یاسین و رنتیسی و یاسر عرفات راه خود را ادامه خواه
سازمان امنیت و حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان:
مهم ترین منابع اطلاعاتی دستگاه های اطلاعاتی دشمن
مرکز "معلومات اطلاعاتی و تروریسم" رژیم صهیونیستی وابسته به سازمان اطلاعات این رژیم فاش کرد که سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان فلسطین اطلاعاتی را به دستگاهای اطلاعاتی این رژیم مخابره کرده است که بر اساس آن، بانک عربی شعبه بیت لحم برای نقل و انتقال اموال به حماس و جهاد اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد.
سایت این مرکز اعلام کرد که این اخبار و اطلاعات را از پرونده های ارسال شده دستگاه امنیتی و سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان به سازمان های امنیتی "اسرائیل" استخراج کرده است.
این سایت با انتشار سندی که در اصل گزارشی مستند است، اعلام کرد که مسئول امنیتی و اطلاعاتی سازمان حفاظت اطلاعات این گزارش را تهیه کرده و سرهنگ ماجد فرج در ماه مارس 1999م آنرا به سرهنگ جبریل الرجوب ارسال کرده بود و بر اساس آن به نظر می رسید که بانک عربی شعبه بیت لحم برای دریافت اموال حماس و جهاد اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد.
در این گزارش آمده است که به دنبال گزارش قبلی یک جاسوس مبنی بر واریز اموالی به حساب اعضای حماس (از جمله رحمة عایش حمدان، محمد عبد حمدان، میسون رجا حمدان، فاطمه علی ابو الحور) در بانک عربی، منابع موثق گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس اعلام کرده اند که در دفاتر و اتاق های دستگاه های امنیتی فلسطین به اسناد مهمی دست یافته اند که حاکی از دست داشتن آن ها در ارائه اطلاعات به نیروهای اشغالگر برای ترور مبارزان فلسطینی و تخریب خانه های آنان می باشد.
پرونده های مهم
" ابوعبیده " سخنگوی گردانهای شهید عز الدین قسام مدتی پیش در گفتگو با پایگاه اینترنتی "فلسطین الان " با تایید این اخبار خاطر نشان کرد که پرونده های زیادی که از دفاتر دستگاه های امنیتی سازمان اطلاعات و سازمان حفاظت اطلاعات در شمال نوار غزه به دست آمده است در اختیار این گردان ها قرار دارد که به آن ها (اشغالگران) در اجرای جنایت های خود در حق مردم فلسطین کمک کرده است.
ترور رهبران سیاسی حماس
ابوعبیده افزود :این پرونده ها حاوی اطلاعات مهمی در ارتباط با محل استقرار و دفاتر نیروهای مسئول ترور رهبران سیاسی و تعداد نفرات و خودروها و تجهیزات جنگی این نیروها با رسم دقیق کروکی محل های استقرار این نیروها و کنترل کامل و 24 ساعته ماموریتها ومسیر حرکت آنها است.
ابو عبیده در ادامه تاکید کرد که اطلاعات و نقشه های مهمی در دفاتر سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان به دست آمد که نشان می دهد، این نیروها منازل رهبران سیاسی و نظامی جنبش حماس در شمال نوار غزه و منازل نمایندگان پارلمانی حماس را کاملا زیر نظر دارند و آن ها را با رنگ فسفری مشخص کرده و علاوه بر کنترل دایم آنها همراهان و خودروهای آنها نیز بطور کامل مشخص شده بودند.
برای چه کسی ؟؟
ابوعبیده می پرسد:"این اطلاعات برای چه کسی جمع آوری می شود و دستگاه های امنیتی چه نیازی به تعیین دقیق منازل رهبران جنبش حماس و دولت دارد؟؟!! لازم به ذکر است که این منازل و مکان ها همان نقاطی است که از سوی هواپیماهای رژیم صهیونیستی بمباران می شو . راستی هدف از این همه اطلاعات درباره موسسات خیریه و دار القرآن ها و مساجد چیست؟
مردم باید بدانند که عملیات بمباران دقیق منازل مبارزان و موسسات خیریه و مراکز و انجمن ها چگونه صورت می گیرد و منابع اطلاعاتی دشمن چیست؟
مکانیزم های دشمن برای نابودی حماس
ما در حال حاضر دوره ای را پشت سر می گذارنیم که اوج دسیسه های آشکاری است که دشمنان نه تنها برای از بین بردن توافق نامه مکه (بستر اصلی تشکیل دولت وحدت ملی) ؛ بلکه برای جلوگیری از نقش آفرینی جنبش حماس در عرصه سیاست فلسطین، به ویژه در آینده ای نزدیک می چینند.
بی تردید، غایت نهایی جنگ تمام عیاری که رژیم صهیونیستی علیه جنبش حماس آغاز کرده و هدف از آن ترور رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی این جنبش می باشد، تنها کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین است ؛ البته دشمن در این راستا، تنش های امنیتی داخلی را نیز علیه حماس به راه می اندازد.
اسرائیل علنا اهداف خود از تشدید حملات علیه جنبش مقاومت اسلامی "حماس" پرده می بردارد و به وضوح می گوید: "این حملات در چارچوب تلاش رژیم صهیونیستی برای تضعیف حماس و جهت کمک به مخالفان این جنبش در عرصه داخلی فلسطین صورت می گیرد تا آنان (مخالفان حماس) در فرصت مناسب بتوانند نتیجه را به نفع خود تغییر دهند."
یوآف گالانت، فرمانده منطقه جنوب در ارتش صهیونیستی که شخصا کار نظارت بر ترور رهبران حماس را بر عهده دارد، علنا اظهار داشت: "طرف هایی که در این طرح (کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین) مشارکت دارند اسرائیل، ایالات متحده آمریکا و طرف های عربی و فلسطینی هستند ؛ اما معیار موفقیت این طرف ها در اجرای طرح مذکور، فراهم آمدن بستر برای اجرای انتخابات زودهنگام پارلمانی در کرانه باختری و نوار غزه است که باعث محدود شدن نقش آفرینی حماس در عرصه سیاسی می شود."
ضمنا مطالبی که در مورد تلاش رژیم صهیونیستی برای کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین گفتیم، تنها یک تحلیل نیست ؛ بلکه استنادی است که به گزارش 18/5/2007 تلویزیون رژیم صهیونیستی داشتیم. تلویزیون عبری در تاریخ مذکور به نقل از برخی محافل در دفتر اولمرت اعلام کرد که آمریکا، اسرائیل و برخی طرف های عربی و فلسطینی چنین هدفی (کنار زدن حماس از عرصه سیاست) را دنبال می کند. ضمنا منبع مذکور هیچ اشاره ای به راهکارهای تحقق این هدف نداشت ؛ ولی از رخدادهای مختلف می توان مکانیزم های طرف های مذکور برای حذف حماس را فهمید.
به تحلیل بردن توان نظامی و سیاسی حماس
دسیسه های دشمنان در راستای تضعیف نظامی حماس و سخت کردن شرایط فعالیت سیاسی برای این جنبش است. دشمنان از طریق عملیات های پی در پی نظامی و ترور رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی در راستای به تحلیل بردن توان نظامی و سیاسی حماس تلاش می کند.
اشغالگران با ترور رهبران سیاسی حماس در اندیشه از بین بردن ذخیره رهبری این جنبش و کاهش قدرت آن برای رقابت در عرصه فعالیت سیاسی است و این گونه است که طرف های مذکور ـ بعد از چنین اقداماتی ـ در راستای برگزاری انتخابات زودهنگام دسیسه چینی می کنند.
اما هدف از ترور فرماندهان دستگاه نظامی تحت امر حماس و از بین بردن پایه های سازمانی آن ـ چه از طریق عملیات های نظامی رژیم صهیونیستی باشد یا از طریق طرف های فلسطینی شرکت کننده در دسیسه کنار زدن حماس از عرصه قدرت ـ از یک سو، کاستن از میزان خطرات ناشی از مقاومت علیه اشغالگران می باشد و از سوی دیگر در راستای کمرنگ کردن حضور حماس در داخل صورت می گیرد.
ضمنا اسرائیل در اندیشه ضربه زدن و ترور رهبران جنبش حماس در خارج ؛ به ویژه خالد مشعل هستند و با این کار می خواهند توان این جنبش برای نقش آفرینی در محافل عربی و اسلامی را کاهش دهند و وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی نیز به وضوح به این مسئله اشاره کرده بود.
محاصره برای ناامید کردن فلسطینیان
یکی از مهم ترین مکانیزم هایی که دشمنان برای حذف حماس در نظر گرفته اند، تداوم محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطین یا تشدید آن است. دشمن با اجرای طرح محاصره امید دارد که فلسطینیان ساکن کرانه باختری و نوار غزه را به سمت موافقت با طرح برگزاری انتخابات و بلکه حمایت همه جانبه از آن سوق دهد و ملت فلسطین نیز به این اعتبار که حماس مسئول ضرر و زیان های ناشی از محاصره است، رای خود را بر علیه این جنبش به صندوق بیاندازد و همین امر نیز باعث کنار رفتن حماس از عرصه قدرت شود. متاسفانه بسیاری از طرف های فلسطینی نیز علنا و صراحتا چنین اندیشه ای را ترویج می کردند.
ضمنا در کنار تداوم روند محاصره، اسرائیل و آمریکا فعالیت های گسترده ای را برای رساندن پول به ریاست تشکیلات خودگردان آغاز کرده اند تا اموال ارسالی در اختیار دستگاه های امنیتی آماده برای مقابله با حماس قرار گیرد. ضمنا افرایم سنیه، معاون وزیر جنگ اسرائیل نیز به این مسئله (رساندن پول به نیروهای تحت امر ریاست تشکیلات خودگردان و تداوم روند محاصره) اشاره مستقیم داشته است.
نقش آشکار دولت های عربی: در طرح کنار زدن حماس از قدرت
نقش نظام های عربی در طرح کنار زدن حماس از قدرت کاملا آشکار است. دولت های عربی عملا از پایبندی و اجرای مصوبات و تصمیمات کنفرانس ریاض که ناظر بر پایان محاصره مالی ملت فلسطین و اعطای کمک های مالی به آن است، خودداری می کنند و امیدوارند که تداوم محاصره باعث ناامیدی ملت فلسطین از مشارکت حماس در عرصه قدرت شود.
برخی رسانه ها به نقل از رهبر یک کشور مهم عربی اعلام کردند: "غیر ممکن است با دولتی فلسطینی که حماس در بدنه آن حضور دارد، تعامل داشته باشیم."
عبارت فوق که به نقل از یک مسئول برجسته عربی منتشر شده، بدان معنا است که هر گونه تعامل مستلزم اخراج حماس از دولت است.
رادیو عبری رژیم صهیونیستی در تاریخ 18/5/2007 به نقل از زیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل اعلام کرد: "تمامی پیام هایی که اسرائیل از سوی دولت های عربی ـ چه در دیدارهای مستقیم میان مسئولان عرب و صهیونیست یا از طریق روسای کشورهای خارجی که به جهان عرب سفر می کنند ـ دریافت می کند، نشان دهنده آن است که رهبران عرب بیش از اسرائیل به حذف فوری حماس از دایره فعالیت های سیاسی فلسطین اهمیت می دهند."
لیونی به صراحت گفت: "دولت های عربی همیشه به ما و دولت آمریکا ایراد می گیرند که چرا به حماس اجازه مشارکت در انتخابات اخیر را دادیم. آنها از ما می پرسند که چرا در برخورد با جنبش های اسلامی انعطاف بیشتری را در مقایسه با دولت های عربی به خرج می دهیم، دولت هایی که هر اقدام غیر ممکنی را برای جلوگیری از ورود اسلامگرایان به عرصه سیاست انجام می دهند."
شیمون پرز نیز در گفتگوی 13/5/2007 خود با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نقش دولت های عربی در تداوم محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطین را ستود و گفت: "دولت های عربی نیز همچون ما بر این نکته تاکید و توجه دارند که تجربه حماس در حکومت داری با شکست رو به رو شود و از این رو، برای انجام تلاش های جدی جهت پایان بخشیدن به روند محاصره شتاب به خرج ندادند و این کار آنها پیامی روشن برای ملت فلسطین دارد، پیامی با این مضمون که پیشرفت امور در سایه وجود حماس در قدرت امکان پذیر نیست."
از دیگر سو، دشمنان در طرح خود برای کنار زدن حماس از عرصه قدرت، تلاش می کند که شمار حامیان جنبش حماس را تا حد امکان کم کند. به عنوان نمونه ایالات متحده و اسرائیل در اندیشه امضای یک قرارداد با سوریه هستند که بر اساس آن، واشنگتن از مخالفت خود با اقدام اسرائیل در برقراری ارتباط با سوریه و حل و فصل مناقشات موجود در روابط دو طرف دست بر می دارد با این شرط که سوریه نیز به حمایت های خود از گروه های مقاومت فلسطین، به ویژه جنبش حماس که رهبران آن در دمشق به سر می برند، پایان بخشد. ضمنا این احتمال وجود دارد که تل آویو و واشنگتن برخی مشوق ها را برای سوق دادن سوریه به سمت این هدف مطرح کنند.
در قبال هیچ
نکته شایان توجه در طرح دشمنان برای کنار زدن حماس از قدرت آن است که این طرح در مقابل حذف جنبش مذکور، به فلسطینیان سراب می فروشد. در این طرح هیچ گونه تضمینی به فلسطینیان در خصوص انعطاف پذیری صهیونیست ها در روند مذاکره با آنها داده نمی شود ؛ بلکه اسرائیل بر عکس عمل خواهد کرد و به مواضع خود در قبال چالش با ملت فلسطین تشدید خواهد بخشید، روند ساخت شهرک های صهیونیست نشین را ادامه خواهد داد و بزرگ ترین فعالیت خود برای یهودی سازی قدس را آغاز خواهد نمود و مخالفت خود را با طرح صلح بیروت اعلام خواهد کرد.
سکوت عرب و برخی محافل فلسطینی در قبال جنگ تمام عیاری که رژیم غاصب صهیونیستی علیه جنبش حماس آغاز کرده، هیچ نتایجی را برایش به دنبال نخواهد داشت. حنان کریستال از برجسته ترین تحلیلگران سیاسی اسرائیل آشکارا و به صراحت می گوید: "اگر عرب ها و ابومازن سر تمامی رهبران جنبش حماس را در طبقی از طلا قرار داده و تقدیم کنند ؛ اولمرت حاضر نیست در مقابل آن، حتی یک گام به سمت حل و فصل مسئله فلسطین بردارد."
در اینجا باید به این نکته بسیار مهم اشاره کرد که تمامی طرح های طرف های مذکور به مرحله انجام نخواهد رسید. در این تردیدی نیست که ملت فلسطین در زیر سخت ترین آزار و اذیت ها قرار دارد و دشمنان نیز برای اجرای طرح خود جهت کنار زدن حماس از قدرت، ملت را تحت فشار قرار می دهند ؛ ولی در مقابل فلسطینیان حاضر به خرید یک سراب پوچ نیستند.
چیزی را که دشمن در طرح خود برای حذف حماس می طلبد، نابودی مقاومت و تلاشی برای به زانو درآوردن ملت فلسطین است. دشمن می خواهد کاری کند که فلسطینیان از آرمان ها و حقوق مشروع خود چشم بپوشند و به آن مقداری که آمریکا و اقمارش می دهند، بسنده کنند.
ساده بگویم که ملت فلسطین هرگز به همزیستی مسالمت آمیز با اشغالگران تن در نمی دهد ؛ زیرا اگر چنین چیزی را می خواست، دیگر ما شاهد انتفاضه سنگ و انتفاضه الاقصی نبودیم.
برای اولین بار فاش شد:
متن برخی گفت و گوهایمحمود عباس و دحلان با شارون
"مجله البوابه" اخیرا صورت جلسه برخی نشست های محمود عباس نخست وزیر فلسطین با آرییل شارون همتای اسراییلی اش در زمان ریاست یاسر عرفات بر تشکیلات خودگردان منتشر کرد. به نوشته این مجله، مرکز پژوهشی "دانیال زیف" با افشای این خبر اعلام کرده است در این پژوهشکده روانشناسی روند این گفتگوها پیگیری می شود تا خصوصیات روانی مذاکره کننده فلسطینی مورد بررسی قرار گیرد.
بر اساس این گزارش مستند قبل از برگزاری این نشست گفتگوهایی میان ابومازن و محمد دحلان وزیر امنیت فلسطین در دولت ابومازن از یکسو و ویلیام برنر فرستاده آمریکا و کنسول آمریکایی در تل آویو و جرج تنیت از سوی دیگر و نیز آریل شارون نخست وزیر اسراییل و شاوول موفاز مشاور و دفتر دار وی درباره مسائل اساسی اجرای طرح نقشه راه صورت گرفت. آریل شارون در این دیدارها تاکید کرده بود که این طرح را فقط در صورتی می پذیرد که اعتراضاتش که از 1001 مورد به 101 مورد کاهش یافته بود در آن مد نظر گرفته شود. اما ذکر این نکته لازم است که این بندها فقط از لحاظ تعدادشان کاهش یافته اند ولی مفاد همه این موارد در این 101 مورد همچنان حفظ شده است .
محمود عباس در پاسخ به این اظهارات و با این توجیه که این مسائل در گفتگوهای طرفین مورد موافقت قرار گرفته است از قبول آنها خودداری کرده بود ولی شارون با بیان اینکه وی قصد تکرار گذشته را دارد و نمی خواهد اشتباهات حزب کارگر را تکرار کند توجیه عباس را رد کرده بود و گفته بود که وی نمی خواهد قولی به فلسطینیان بدهد که نتواند از عهده انجام آن برآید.
محمود عباس نیز در پاسخ به این اظهارات گفته بود که در صورت موافقت با این شروط در مقابل ملت فلسطین با مشکل مواجه خواهد شد و عرفات و دیگر سازمانهای فلسطینی از این مساله برای مشکل آفرینی و تضعیف وی استفاده می کنند. بنابرین وی چاره ای ندارد که با یک تصمیم گیری قوی بتواند امنیت را برقرار کرده و نظم سازمان های فلسطینی را حفظ کند.
شارون با رد این توجیهات، موافقت با نقشه راه را بدون پذیرش این شروط غیر ممکن دانسته و هر بهانه ای را غیر قابل قبول دانسته بود.
در همین حال دحلان از شارون خواسته بود در مقابل رسانه های جمعی موافقت خود را با این طرح اعلام کند و به او قول داده بود که دولتش در جریان مذاکرات اعتراضات وی را مد نظر داشته باشد و گفته بود که در صورت پذیرفتن این اعتراضات ما نمی توانیم با گروههای حماس و جهاد اسلامی و گردان های الاقصی و دیگر سازمان ها مقابله کنیم. شارون نیز از دحلان و ابو مازن خواست که تعهد کتبی مبنی بر موافقت با اعتراضات وی بدهند و قبل از موافقت او با نقشه راه در نشست مربوطه آنرا مقابل رسانه ها اعلام کنند.
دحلان با این شرط وی موافقت کرد اما ابو مازن آنرا نپذیرفت و اعلام کرد که شارون باید با نقشه راه بطور کامل موافقت کند و بحث درباره جزئیات آنرا به زمان گفتگوها موکول کند.
شارون در پاسخ به وی گفت: «اگر شما نمی خواهید سازش کنید و قصد دارید مثل عرفات مانور بدهید فراموش نکنید که من شارون هستم پس چگونه از من می خواهید که با آن چیزی که افراد قبل از من در حزب کارگر با آن موافقت نکرده اند موافقت کنم.»
دحلان اظهار داشت: «ما قبول می کنیم که به شما تضمینهایی مبنی بر اجرای خواستهای شما ارائه دهیم. اما شارون با رد این گفته وی اعلام کرد که من از تو تضمینی نمی خواهم بلکه این تضمین را از ابو مازن می خواهم و او باید آنرا در مقابل جهانیان و در جریان نشست اعلام کند وعلاوه بر آن در سخنرانی هایش نیز هیچ حرفی درباره قدس و شهرک سازی و مرزها و مساله آوارگان و حاکمیت و مسائل منطقی به زبان نیاورد چرا که این مسائل از نظر ما کاملا مردود است و این اعتراض های ما به نقشه راه است و هیچ کس در "اسرائیل" نمی تواند از آنها چشم پوشی کند و هر کس هم قول آنرا بدهد دروغ گفته است.»
شارون همچنین تاکید کرد که ابو مازن نباید هیچ حرفی درباره مساله بازداشت شدگان یا مصائب فلسطینیان یا اشغالگری بزند و نیز نباید کمیته چهار جانبه را مورد خطاب قرار دهد و ضمن عدم محکومیت "اسراییل" تحت هیچ شرایطی از آن به عنوان یک دولت یهودی یاد کند.
در این هنگام گروه آمریکایی وارد ماجرا شدند و به بوش گفتند که باید ابومازن را قوی نشان دهیم تا تروریستها درمقابل او احساس ضعف کنند و وی بتواند با آنها مبارزه کند. اما زمانی که با اصرار شارون برای عدم شرکت در عقبه و شرم الشیخ روبرو شدند هیئت آمریکایی ضمن یک تماس تلفنی با بوش، وی را در در جریان امر قرار دادند و وی قبول کرد که به شرط مخفی ماندن این مساله دولت آمریکا ضمانت نامه ای را به "اسراییل" تقدیم کند. اما شارون اعلام کرد که این ضمانت نامه باید از سوی ابو مازن و بوش امضا شده باشد و علنا نیز اعلام شود و گر نه نقشه راه نخواهد توانست موافقت کنیست را جلب کند. در این لحظه ابومازن با ابراز ناخرسندی از این شرط اعلام کرد که شارون با این حرف خود قصد تضعیف و شکست و عدم تسلط ما بر دستگاههای امنیتی و دیگر موسسات را دارد.
آمریکاییها اصرار داشتند که شارون با شرط مخفی ماندن این توافقات موافقت کند تا ابومازن و دحلان بتوانند با سازمان های تروریستی و جدایی طلبی آن ها مقابله کنند. در این هنگام شارون گفت:«ما بدون در دست گرفتن مسئولیت امنیتی کرانه باختری و نوار غزه به منظور برقراری امنیت در این مناطق نمی توانیم هیچ اقدامی در این زمینه انجام دهیم و با فریاد به ابومازن گفت که مگر خودت به ما توصیه نمی کردی که قبل از نابودی کامل تروریسم از نوار غزه و کرانه باختری عقب نشینی نکنید، پس حالا چی شده است که پیشنهاد خودت را پس گرفتی ؟ نکنه تو هم می خواهی راه عرفات را در پیش بگیری؟»
در این لحظه ابو مازن گفت که ما فکر می کردیم که شما خیلی زود با تروریست ها مقابله کرده و سازمان های آنها را متلاشی می کنید اما الان فهمیدیم که باید طرز تفکرمان را نسبت به شما تغییر دهیم چرا که واقعیت های موجود چیز دیگری را نشان می دهد.
در این لحظه هیئت آمریکایی دخالت کرده و به آنها گفت که از موضوعات شرم الشیخ و عقبه خارج نشوید و این مسائل را به زمان گفتگو ها موکول کنید. شارون گفت کدام گفتگوها ؟ در صورتی که طرف فلسطینی نخواهد به وعده های قبلی اش عمل کند، دیگر طرفی نیست که با او گفتگو کند ؟
در این لحظه هیئت آمریکایی به شارون توصیه کرد که انعطاف پذیر باشد چرا که پذیرش تاکتیک سیاسی بیشتر از این که به نفع ابومازن باشد، به نفع اوست. اما شارون گفت که اجازه نمی دهیم که ابومازن وارد بازی سیاسی شود چرا که این شیوه ، سیاست عرفات بود.
شارون در مقابل اصرار هیئت آمریکایی برای پذیرش این شرط مقاومت کرد و گفت:«هیچ احدی در "اسراییل"، حتی از یک وجب از خاک این کشور هم عقب نشینی نخواهد کرد. ما در نامه خود به بوش و کنگره آمریکا و وزیر گردشگری اعلام کرده ایم که وطن فلسطینیان همان اردن است و عرب های داخل فلسطین و نیز ساکن "اسراییل" می توانند در این سرزمین دولت خود را تشکیل دهند و سرزمینی که الان یهودی ها در آن سکونت دارند فقط مختص دولت یهودی خواهد بود. یا همانطوریکه به وزیر گردشگری اعلام کرده ایم ساکنان نوار غزه و کرانه باختری می توانند در راستای روند ایجاد توازن میان شیعه و سنی در عراق با دریافت تابعیت عراقی در این کشور ساکن شوند.»
در این هنگام ابو مازن با خشم به شارون گفت:« اگر واقعا طرح مورد نظرت این است پس دیگر دلیلی برای برگزاری نشست بین ما وجود ندارد و من این مساله را به حماس و جهاد اسلامی و گردانهای الاقصی واگذار می کنم تا هر کاری که می خواهید با هم انجام دهید.»
در این هنگام هیئت آمریکایی به شارون گفت : «این طرح را رها کن. این یک فرصت تاریخی برای تو و دولت توست که دوستان فلسطینی شما بتوانند تروریسم را در این منطقه ریشه کن کنند اما این طرح شما باعث تشدید بحران در منطقه می شود و فراموش نکنید که این خود شما بودید که خواستار نابودی عرفات و انتخاب محمود عباس برای رهبری طرف فلسطینی بودید چرا که به قول خودتان سخنان همدیگر را بهتر می فهمید.»
شارون گفت : «شما دروغ می گویید. حزب کارگر در گذشته در مقابل عرفات فریب خورد و به حرفهای او مبنی بر علاقه او نسبت به رژیم صهیونیستی و عنایت او به سلامتی مردم آن اعتماد کرد ولی او بعد از ورود به این کشور شروع به قاچاق اسلحه و اعزام مبارزان فلسطینی به آن برای بمب گذاری و انفجار در خیابانها و اتوبوسها کرد.»
ابو مازن در مقابل این سخن او اظهار داشت : «من عرفات نیستم و سابقه ام با عرفات فرق می کند. شما مرا می شناسید. من این طرز صحبت شما را قبول ندارم. چرا که سابقه من و اقدامات گذشته مرا نادیده می گیرید.»
هیئت آمریکایی نیز خطاب به شارون گفت:« ابو مازن مثل عرفات نیست. او بود که اسرار عرفات را برای شما فاش کرد و شما را از او بر حذر داشت. ابومازن مرد صلح طلبی است و موضع گیریها و سخنرانیهای مناسبی داشته است و این طرز صحبت کردن با او درست نیست....»
اما شارون در جواب گفت : «ابو مازن عرفات را برای ما معرفی نکرد بلکه او برای ما شخصیتی شناخته شده بود. برعکس او به عرفات کمک کرد تا حزب کار و آمریکا را فریب دهد و عرفات نیز از او برای اجرای نقشه های خود بهره می برد و ابو مازن مثل عرفات است ...»
هیئت آمریکایی گفت:«عرفات قبل از اینکه حزب کار و آمریکا را فریب دهد ابو مازن را فریب داد. ابو مازن گفت : من این مساله را که عرفات بوسیله من حزب کار را فریب داده است قبول ندارم. من از همان اولش با عرفات اختلاف داشتم و نسبت به کارهای او به شما و آمریکاییها هشدار داده بودم و شما این را می دانید..»
هیئت امریکایی خطاب به شارون گفت:«آمریکا و اروپا و حزب کار و لیکود و شارون همگی ابو مازن را به عنوان مردی صلح طلب می شناسند و به همین دلیل هم فقط گفتگو با او را قبول دارند. تو هم باید زمینه را برای مبارزه او با تروریسم و نابودی آن مهیا کنی. ما هم به تو قول می دهیم که اعتراضات شما را در نقشه راه مدنظر قرار دهیم. اما شارون آنرا به شرطی قبول کرد که ابو مازن نیز آنرا اعلام کند.»
ابو مازن گفت:« من همه این اعتراضات را قول ندارم بلکه برخی از آنها را قبول دارم. در این هنگام شارون گفت که پس باید به من وقت دهید تا این مساله را با حزب لیکود و کنیست مطرح کنم..»
ولیام برنر گفت : ما این فرصت را به تو می دهیم اما مطمئن باش که هر نقشه ای غیر از این به مساله مبارزه با تروریسم ضربه می زند و به صلاح "اسراییل" نیست.
شارون گفت : «از همین الان به شما بگویم که حتی اگر کنست با این تغییرات موافقت کند باز من آنرا به شرطی قبول خواهم کرد که ابو مازن و آمریکاییها دولت اسراییل را به عنوان یک دولت کاملا یهودی به رسمیت بشناسند....ولی برنز به او گفت که این به صلاح شما نیست چرا که در این صورت شما به عنوان یک دولت نژاد پرست شناخته خواهید شد.
شارون گفت : پس در این صورت مساله ازدیاد جمعیت را رها می کنیم چرا که در این صورت مساله دولت اسراییل به دلیل زیاد بودن جمعیت عرب ها منتفی می شود. اما ابو مازن گفت که ما قبلا درباره این مساله با هم صحبت کرده ایم و من همیشه به حرفهایم عمل می کنم . من فردی منطقی هستم و می دانم که هر دولتی حق دارد که اداره امور خودش را خودش در اختیار داشته باشد و این حق شما نیز هست ....وی در پاسخ به درخواست شارون برای اعلام رسمی این مساله گفت اعلام من مبنی بر حق شما در داشتن اداره داخلی چیزی فراتر از این درخواست شماست و کسی نخواهد توانست مانع این حق شما شود.
ولیام برنز نیز در جواب اعتراض شارون به اینکه آمریکا رژیم صهیونیستی را دولتی یهودی می خواند گفت: این مساله به بوش مربوط می شود و در صورتیکه او قبول کند که ما به آن دولت یهودی بگوییم هیچ مانعی ندارد ....
خلاصه ای از صورت جلسه نشست ابو مازن با شارون و موفاز
این جلسه ده روز قبل از نشست سران (مصر و اردن و رژیم صهیونیستی) در شرم الشیخ و عقبه و در دفتر شارون بر گزار شد. شارون گفت :«برای تکمیل مسائل امنیتی و رفع ابهامات خواستار تشکیل چنین جلسه ای شدم تا در آینده هیچ مشکلی پیش نیاید. دحلان هم گفت که اگر شما هم این کار را نمی کردید من خواستار آن می شدم.»
شارون گفت: «قبل از همه چیز باید همه سران سیاسی و نظامی حماس و جهاد و گردانهای الاقصی و جبهه مردمی مانند رنتیسی وعبدالله الشامی و الزهار و ابوشنب و هنیه و المجدلاوی و محمد الهندی ونافد عزام را بکشیم.» اما ابومازن گفت:« این کار باعث خواهد شد که کنترل امور از دست ما خارج شود. به نظر من در آغاز باید از طریق ایجاد آرامش کنترل اوضاع را بدست بگیریم و این برای ما بهتر است.»
دحلان گفت: «اگر نیاز به کمک عملی باشد من می توانم کشتن رنتیسی و عبدالله شامی را به عهده بگیرم چون با کشته شدن این دو نفر ترس و وحشت شدیدی در میان طرفداران حماس و جهاد اسلامی ایجاد خواهد شد چرا که این دو نفر در حال حاضر رهبران آنها هستند. اما نه الان بلکه ابتدا باید نیروهای شما از قسمت اعظم نوار غزه عقب نشینی کنند تا ما بهانه خوبی در دست داشته باشیم و در صورتی که حماس و جهاد اسلامی آتش بس را نقض کنند اقدام به کشتن رهبران آنها می کنیم.»
شارون پرسید: «درصورتیکه آنها آتش بس را نقض نکنند چه نقشه ای در سر دارید؟ آیا آنها را به حال خود وا می گذارید تا تشکیلات خود را سازماندهی و نیروهای خود را آموزش داده و سپس بطور غافلگیرانه به ما حمله کنند ؟»
دحلان گفت : «آنها هنگامی که ببینند نیرو هایشان در حال تجزیه و جدایی هستند منتظر نخواهند ماند و آتش بس را نقض خواهند کرد و بعد از آن زمینه برای از بین بردن آنها مهیا خواهد شد.»
اما شارون گفت: «عرفات در مقر تشکیلات خودگردان همه شما را زیر نظر دارد و شما حتما شکست خواهید خورد. چرا که عرفات از هر کاری که شما انجام دهید آگاه است.»
دحلان گفت : «مشخص خواهد شد که چه کسی از دیگری استفاده میکند...»
شارون گفت : «به نظر من ابتدا باید عرفات را مسموم کنیم یا اینکه دولت خودگردان تضمین کند که وی را وادار به اقامت اجباری در جایی دور کند و گر نه عرفات باز خواهد گشت. اما ابو مازن گفت : اگر قبل از اینکه ما بتوانیم بر فلسطین و همه موسسات و جنبش فتح و گردانهای الاقصی تسلط پیدا کنیم و عرفات بمیرد ما با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد.»
شارون در مقابل این سخنان ابو مازن اعلام کرد که تا زمانی که عرفات زنده است امکان تسلط بر هیچ چیزی وجود ندارد.
ابو مازن طرح خود را چنین بیان کرد:« باید هر چیزی را از طریق عرفات انجام دهیم و این به نفع هر دو طرف است و بدین ترتیب می توان پیامدهای مرحله برخورد با سازمانهای فلسطینی و ترور رهبران آنها را از این طریق پشت سر گذاشت. با توجه به شناختی که من از عرفات دارم او هیچ وقت راضی نمی شود که در حاشیه قرار گیرد بلکه همیشه سعی می کند که نقش محوری داشته باشد و حتی اگر همه راهها به روی او بسته شود و او راهی جز جنگ داخلی نداشته باشد باز هم سعی خواهد کرد که نقش محوری ایفا کند.»
شارون خطاب به ابو مازن می گوید: «شما قبل از کمپ دیوید می گفتید که عرفات آخرین فردی خواهد بود که از این ماجرا خبردار می شود و ایهود باراک و بیل کلینتون و تنت از شنیدن این خبر کاملا شگفت زده شدند اما مدتی بعد مشخص شد که بر عکس آخرین نفری که از ماجرا باخبر شده خود شما بودید و به نظر می رسد که شما قبلا از ماجرا بی اطلاع بودید.
در ادامه دحلان گفت : «ما اقدام به تشکیل یک سرویس امنیتی 1800 نفره که ترکیبی از نیروهای پلیس و حفاظت اطلاعات باشد کرده ایم و می توانیم هر کسی را که شما مد نظر داشته باشید در آن بپذیریم. ما افسران دستگاههای اطلاعاتی را در وضعیتهای دشواری قرار می دهیم تا از ما پیروی کنند و هر کس که بخواهد برا ی ما مشکلی ایجاد کند او را از کار بر کنار می کنیم. ما کار خودمان را شروع می کنیم و مهمترین اعضای جنبش های حماس و جهاد اسلامی و گردان های الاقصی را زیر نظر داریم بطوریکه حتی اگر از من اسم چند نفر از آنها را بخواهی آدرس دقیق منازل آن ها را نیز برای شما ذکر می کنم.ما در حال جاضر قصد داریم
میان گروه های فلسطینی رخنه کنیم تا در مراحل بعد بتوانیم آنها را از هم جدا کرده و نابود کنیم.»
در این هنگام شارون گفت: «من هم در اجرای این نقشه در موارد دشوار تو را از طریق هوا حمایت خواهم کرد. اما می ترسم که عرفات از این نقشه شما با خبر شده و آنرا لو دهد...اما دحلان گفت : «عرفات هیچ ارتباطی با این نیروها ندارد جز اینکه در حقوق این افراد که از طریق وزارت دارایی پرداخت می شود و ما به همین منظور برای این افراد ردیف بودجه خاصی را اختصاص داده ایم و بدین ترتیب عرفات دیگر نمی تواند هیچ دخالتی در این مساله داشته باشد اما ما باز هم او را زیر نظر داریم.»
شارون در ادامه همین بحث گفت : «باید به منظور تشهیل در انجام این کار در آغاز یک بحرانی را راه بیندازیم تا شما به راحتی بتوانید همه رهبران سیاسی و نظامی را از بین ببرید. اما ابومازن گفت: با این کار کاملا شکست می خوریم و هیچ کاری از پیش نمی بریم و حتی ممکن است این وضعیت موجب یک انفجار شود.
هیئت آمریکایی پیشنهاد دحلان را پذیرفت و گفت : «باید یک دوره آرامی را برای آنها مهیا کنیم تا آنها بتوانند اوضاع را بدست گیرند و شما باید از بعضی مناطق عقب نشینی کنید تا این مناطق کاملا تحت کنترل نیروهای فلسطینی باشد و در صورتیکه اتفاقی رخ دهد شما بر می گردید و آنجا را اشغال می کنید تا مردم چنین فکر کنند که نیروهای فلسطینی خود برای آنها یک فاجعه و عاملی برای بازگشت نیروهای رژیم صهیونیستی به مناطق عقب نشینی شده هستند.»
دحلان در ارتباط با مبارزه با تروریسم اظهار داشت : «در حال حاضر ابتکار عمل در دست ماست و روز به روز بیشتر و بهتر بر اوضاع مسلط می شویم و تنها نیروهای امنیتی مشترک که متشکل از نیروهای حفاظت اطلاعات و پلیس که تحت رهبری سرتیپ حمدی الریفی هستند خارج از کنترل ما قرار دارند. اما مساله مهم در این ارتباط این است که این نیروها تحت سیطره عرفات نیز نیستند. ما اقداماتمان را از نیمه شمالی نوار غزه آغاز می کنیم و بزودی گردان های الاقصی نیز تحت کنترل ما در خواهند آمد. ما قصد داریم آنها را تحت رهبری یک رهبر واحد در آوریم و در این راه هر کسی را که با ما مقابله کند از سر راه بر خواهیم داشت.»
نظرات